78- گلایه و دلگیری استاد جلال الدین همائی از مردم قدرناشناس و هموطنان مردم آزار

ساخت وبلاگ

گلایه و دلگیری استاد جلال الدّین همائی از مردم قدرناشناس زمانه و هموطنان مردم‌آزار:

عکس استاد جلال الدّین همائیعکس شادروان دکتر محمد خوانساریعکس شادروان کتر حمید فرزام


دکتر حمید فرزام در مقاله "خاطراتی شیرین از دوستی دیرین" که پیرامون احوال خود و دوستش دکتر محمد خوانساری نوشته، در مورد استادشان جلال الدین همائی گوید:

((...خدمات ارزشمند علمی و ادبی ایشان را، چنانکه باید، ارج نمی‌نهادند و آثار "عدم رضایت" گاهی بیش و کم از گفتارش آشکار بود.
چنانکه یک روز پس از ورود به کلاس گفت:

"شعری سروده ام؛ برایتان میخوانم، بنویسید!"

این شعر بطور کلی لحنی گله آمیز داشت...
ابیاتی از آن را هنوز بخاطر دارم؛ در اینجا می آورم:

...مَرهَم نمی‌نهی به جراحت نمک مپاش!
نوشم نمی‎دهی؛ به دلم نیشتر مزن!

بر فرق اوفتاده، به نَخوَت لگد مکوب!
سنگ ستم به طائر بی بال و پر مزن!

گیرم تو خود ز مردم "صاحِب‎نظر" نه ئی!
از طعنه، تیر بر دل "صاحب‎نظر" مزن!...

* و باز به یاد خاطرات آن دوره می‎نویسد:

[فقط] چهار نفر بودیم (!) که در منزل استاد در محله پامنار تهران (نزدیک بازار) جمع می‎شدیم!

پس از ادای نماز مغرب و عشاء، استاد به اطاقی که ما در آنجا بودیم می‌آمد.

و بعد از آنکه هرکدام دوسه آیه قرآن تِلاوَت می‎کردیم، به تفسیر آن می‎پرداخت...

گاهی هم قطرات اشک از دیدگانش فرو می‎ریخت...

این محفل اگرچه زود به سر آمد... اما در آن زمستان سرد (1319ش) ما را در راه حق، گرم‎روتر ساخت... و آگاهتر گردانید...

روانش شاد! و بهشت جایگاهش باد!...)).

*یادنامه دکتر محمد خوانساری، چاپ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، صفحات79-82

=====================

و به همین مناسبت، بنده (سید احمد سجادی) نیز به‌یاد دردهایی که از ناحیۀ مردم زمانه به من رسیده (و خصوصاً از سوی دوستانی که هرگز از ایشان انتظار مردم‌آزاری، ظلم، حسادت و بی‌وفائی نداشتم و با کمال تعجّب، آن‌را بارها به‌تلخی شاهد بوده‌ام...) افتادم؛ و قطعه شعری بدین‌مضمون سرودم:

پیوسته از رفقا به‌من آزار می‎رسد!
درد کمر زِ گرانیِ صد بار میرسد!

زآغوش دوستان، تو مجو گرم مَرهَمی!
کاین زخم، خود ز خنجر صد یار می‌رسد!

بر کاغذ سپیدِ دل، این بستر لطیف -
نیش قلم ز سوزن پرگار می‎رسد!

شکرت خدا! که از تو فقط دیده ام وفا
وز بندگان، فقط به جفا، کار می‎رسد!!

شعری که در گلایه از دوستان این زمانه سروده ام - سید احمد سجادی

وبگاه فرهنگی - مذهبی ......
ما را در سایت وبگاه فرهنگی - مذهبی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5shahab-hedayat1 بازدید : 433 تاريخ : سه شنبه 23 آذر 1395 ساعت: 22:32